چهارشنبه ۲۸ آذر
در سر خود موى اسب مى كارند! شعری از فرحناز راسخ
از دفتر گم گشته نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۴ ۱۲:۲۵ شماره ثبت ۳۸۹۳۵
بازدید : ۷۵۰ | نظرات : ۹۴
|
آخرین اشعار ناب فرحناز راسخ
|
ايرانم ،وطنم
فرزندان ات جاى چشمها دهن مى كارند...
در سر خود موى اسب مى بافند
ونجابت را دور مى زنند...!
و دماغشان را هر روز كوتاهتر مى كنند
تا خاك كنند سلولهاى خاكسترى مغز شان....!
انسان اسير دست نسيان گشته
افيون در جانش ريشه دوانده
از خود گريز و مردم گريز
و حرف اول و اخر در روح و جسمش را
كاغذهاى تنهايى به زبان فرياد خواهد زد
و او فقط نشئه و وامانده....!
با دستانى پر از حرص
پر از سرخى و اماس
تا تسخير كند حقى ديگر را...!
ناحق...!
و بر قامت خدا لباس مى fپوشانند
و با بزكى ناهمگون جلف
و بعد به عبادتش مى پردازند
با مراسم و آداب
و در دل مى خندند به او
و وضع ميكنند قانون و حكمت را
دوباره براى قرن ها...!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.