سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 26 فروردين 1404
    17 شوال 1446
      Tuesday 15 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

        سه شنبه ۲۶ فروردين

        دلتنگی ( هیوا در باد )

        شعری از

        بهزاد چهارتنگی ( خاموش )

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ تير ۱۳۹۰ ۰۱:۰۵ شماره ثبت ۳۸۸۴
          بازدید : ۸۹۴   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        نیامده هنوز

        ساز رفتن کوک می کنی ؟

        پس چه می شود ؛

        جواب آنهمه دلهره و اضطراب

        که بر سکوت ساکت این دل ساده

        رود ، رود

        گریسته و بر آویخته ام  ؛

        بر دیوار ؟!

        مَنِ ساده که از بارش باران ؛

        ترنم بی بدیل نسیم ،

        و هوای خنک دلتنگی بر مدار این غروب بی قرار

        چیزی نمی دانستم .

        تو ؛ هیوا  !

        تو ، آموختی الفبای تمام دلشوره های دریا را !

        ورنه ؛ من کی تعبیر خواب اینهمه ستاره می دانستم ؟

        ها ... منم ؛

        خسته ترین شاعر جنوب ؛

        در حوالی بی پرنده ترین سپیده دم آدمیزادگان خواب زده

        که کاسه به دست پی پروانه ی رؤیاهایم

        شمیم نیلوفرانه ی آبی را

        در یک نگاه ساده ،

        که نه در شب ،

        تمام روز

        فانوس به دست گرفته و می گردم

        و هیچ . . .

        هر بار که باز می کنم این دفتر گلایه و گریه را

        بی مجال ؛

        نام تو ؛ جاریست ؛

        بر تمام زخم واژه های نا سروده ام .

        از همان نگاه اول می دانستم  ،

        که تو ؛ از میان اینهمه رؤیا

        تنها جرعه نوش ترانه های ساده ی من خواهی بود .

        چه دیر فهمیدم ، که نمی بایست ،

        به هر سلام ساده دل می بستم و

        هر آب طلب نکرده را مراد .

        و هیچ . . .

        حالا اگر می آمدی؛ شاید !!!

        چرای اینهمه سؤال و ستاره و تردید

        چرای اینهمه چراغ بی فروغ و آویزان

        و شاید ؛

        راز تمام دفینه های بی نشان

        و حزن این غروب بی مجال

        روشن می شد .

        هی دل بی قرار پر آشوب !!!

        چه بگویمت ؟!

        کاش می دانستی ، هیوا !!!

        که در نبودنت تمام دریاهای جهان را ؛

        گریسته ام .

        بیا و دیگر از رفتن بی دلیل و کوچ نابگاه پرستو سخن مگو !!!

        که احتمال باز آمدن از اینهمه علاقه و بوسه ممکن نیست .

        ها . . .

        باورت شود یا نه ،

        من از سپیدی پنجشنبه های بی بازگشت ،

        و از غروب یکشنبه های اردی بهشت بیزارم .

        وقتی نباشی دیگر ،

        گستره ی تمام رؤیاهایم

        هرزه زار کلاغ است .

        و همه ی هیمنه ی این دریا

        موجی ست تهی ؛

        که حتّی ؛

        ساحل خویش را نمی آشوبد .

        و هیچ . . .

        حالا تنها تر از همیشه ی پاییزم

        چونان برگ های افتاده بر زمین

        ها . . .

        آهنگ دیگریست ، باد !!!

        در رگ های متورم این دقیقه های شوم .

        بوی تو را استشمام می کنم هیوا !!!

        وقتی باشی دیگر ؛

        ((نفرین شب بی اثر است .

        در غروب نازا ، قلب من از تلقین تو بارور می شود.

        با دست های تو من لزج ترین شب ها را چراغان می کنم .))

        حالا تو هم ؛

        به سادگی شاعرانه ام ؛

        قَه

        قَه

        بخند .

                               از مجموعه ی  : هیو ا در باد


                               بهزاد چهارتنگی ( خاموش )

                 سروده شده در : خوزستان ، ایذه ، روستای چهارتنگ

                         90/4/14ساعت 5:38دقیقه ی بامداد

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        ،

        جلال کوشا

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1