همین که امشب
روی میز شام
برایت بشقاب نمی گذارم
یعنی منتظرت نیستم دیگر...
فراموش کردن آدمها
کار ساده ای ست
به سادگی خوردن یک لیوان آب
فقط گاهی
همین آب می پرد توی گلویت
و تو را تا مرز مرگ می کشاند...
نگاه زیبایتان را دوست دارم - "فاطمه ضیاالدینی" :2:
پی نوشت:
سلام... اینبار شعری متفاوت تر (به درخواست دوستان گرانقدرم که خواستند متفاوت بنویسم کمی بلندتر از کوتاه) و جای عکس نوشته خواستم بگویم مهرتان را سپاس... با هر ارسالی کوتاهم دنیایی محبت روانه می شود این سو... حتی اگر ارزش خواندن نداشته باشم باز هم نگاه ژرف اندیش شما بزرگواران شاعر مهربانی بلد است مرا می خوانید تا دلگرم شوم به بودن... به دلیل شروع مشغله پایان نامه کمی درگیر می شوم اما همیشه هستم و خواهم بود تا وقت نفس!!! می آموزم از محضر تک تک شما اساتید بزرگوارم. سایت شعر ناب با مدیریت بی نظیر استاد خوبی ها جناب ملحق گرامی و وجود تک تک شما اساتید و دوستان بزرگوارم جایی برای دل کندن نیست... اگر کمی کمرنگ تر شدم سنگینی درس دست و پایم را بسته وگرنه من کجا و دل کندن کجا؟!؟ اساتید خوب من در زندگی و شعر ممنون که هستید و مرا می خوانید و می آموزید... خواستم بگویم قدر تک تک بودن ها را می دانم. ممنون که هستید.
همیشه باشید... برایتان خدا و لبخند وعشق آرزومندم.:2: