1.
گاو چران ها
نمایندگان "مهاجران"
مرکز فرمانروایی جهان
و بایسته ی آن،
رایش سوم و هیروشیما
داغی ابدی
از کشور گشایی شان
و آسودگی ما
در آسایش شان
*
سپیدان روسیه
تاراجگران
"کلونی" های خود را
با ایشان
تاخت می زنند
بی هیچ گزندی به خواست آدمی، حقوق بشر"
با سرود برادری، برابری
*
آقا زادگان نیز
آریایی های پاک نژاد و آزاده را
آمیخته ی آموخته ی برده داری آیینی
نوشانده ،...
پس
همه گردن نهاده
چشم
به فراسو دوخته اند!
...و این نانِ آلوده به زهر
تا رستاخیزشان زنده نگه می دارد
بی آنکه
دمی بر آید...
*
2.
دیده ام
از همانجا
که خورشید
ناپدید
نخستین ستاره
پدیدار است
و مرگ نخستین نیز
در برآمدنی دوباره ...
با اینهمه
هرگز
باور نمی کنم
که تو پلک گشودی
تا پیش از
خوابِ روز - مرگی دیگر
ستاره پران
در چشم بر هم زدنی
زندگانی را
آوازی باشیم ، شبانه!
*
پس ای همه حنجره
رو به پنجره های گشوده ی پندار زده
بگو
که ازین پس
گاه که جام هاتان را به هم زده ،
خندیدید
دندان های به وام گرفته تان را نیز
بشمارید...
و به یاد آرید
به گواهی دیرینه
هیچگاه
اینگونه
آشتی جو
رام
آرام ...
نبوده ایم!
*
پی نوشت:
کودکانه می پندارند
که بزرگ شوند
جهانی دگرگون کنند
پای افزار
و دست مایه شان که دهند
جهانی باید
به واژگونی شان
در آینه بنگرید...