مرد سیگاری....

برو ای مرد سیگاری
تو از جانم چه میخواهی؟
سر و دستی طلا دارم
یه ویلا در فسا دارم
برو ای خنگ تاتاری
تو ای راننده ی گاری
تمامت جمع کنند باشی:
یه گنگ مست تریاکی
برو دیگر تو ای نادان
نباشی نزد من آنسان:
که دیشب منزلم بودی
که دیشب باورم بودی
سراسر غرق مردابی
تو ای گنداب سیگاری
شبی در خویش میجستم
یه مرد خوب مهتابی
ندانستم که دیوی تو
یه مرد سرد عصیانی
گذشت آن روز روشن هم
گذشت دوران انسانی
تو باشی یک علیل بد
یه قاب گنگ پوشالی
اگر هم بنگری، هستی
یه یاد خشک توخالی
برو ای خاطرات بد
نباشد مرد من عالی....