سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        کینه ی عشق...

        شعری از

        روحیا لرستانی

        از دفتر شیدایی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱ خرداد ۱۳۹۴ ۲۰:۲۵ شماره ثبت ۳۷۱۷۶
          بازدید : ۴۵۳   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        عشق هر وقتی که جنگی بین ما انداخته

        در سپاهی رو به روی هم چرا انداخته؟

        بعد مردن هم جدایی بی خیال وصل نیست

        لاشه ی ما را جدا و تو جدا انداخته

        علت تنهایی ام شاید همین باشد که عشق

        میوه ی گندیده ی خود را سوا انداخته

        چشم تان دریا و من با ژست گریان رو به رو

        عکس مان را سرنوشت از این نما انداخته

        قصه ی دیوانه و سنگی به چاه افتادن است

        هرکه مهرش در دل معشوقه ها انداخته

        کاش می دیدم رقیبی را که بعد سالهااااااا

        بنده را این گونه از چشم شما انداخته

        بعد برخورد من و امواج گیسویت ........بگووووو

        تخته های قایق ما را کجا انداخته؟

        این غزل هم راز پوشی می کند گاهی چنین

        بیت رسوایی مان..................در انتها انداخته
        *****************************************************

        مرغ در دام توام بسته به پایم گره هاست

        جرم در بند کشی عادت این باکره هاست

        منتظرهای تو در خانه ی خود می دانند

        عاشقی تق تق در جیر جر پنجره هاست

        پشت این پنجره آیی " کفنم" را نکشی

        جان من بسته به بالا زدن " کرکره هاست"

        سینه ات قاهره و معبد فرعون دل است

        تا ابد ظلم تو در حافظه ی خاطره هاست

        ای زلیخا زمن از قاهره و ظلم نپرس

        که دو چشمان تو تاریخچه ی قاهره هاست

        گاهی از عرش به فرش و گهی از فرش به عر ش

        عاشقی بازی طفلی به سر سرسره هاست

        طاقتم حس غزل خوانی چشمان تو نیست

        هر چه من می کشم از چشم شما شاعره هاست

         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4