دوشنبه ۳ دی
بَسوتَم ( سوختم) شعری از احمد پناهنده
از دفتر نغمه ی دل نوع شعر دوبیتی
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۲۳:۰۳ شماره ثبت ۳۶۵۱۴
بازدید : ۳۶۰ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب احمد پناهنده
|
بَسوتَم ( سوختم)
تی وسین لاکو مو دنیا بَموتم
پیرابُئم می جوونئه مو دَموتَم
وقتی می گوش بَما از مو سیرابئوی
بَلئیتَم گورشابُئم لاکو بَسوتَم
برگردن ِ پارسی
برای پیدا کردن تو، دختر زیبا، همه ی دنیا را گشت زدم
و در این راه پر زنج و شکنج، پیر شدم و جوانی ام را لگد مال کردم
اما وقتی به گوشم رسید که منتظرم نماندی و بی وفایی پیشه کردی و از من سیر شدی
در آتش این بی وفایی شعله ور شدم، ذره ذره آب و پودر شدم و سوختم دختر زیبا
احمد پناهنده ( الف. لبخند لنگرودی )
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.