سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        چپ، راست، چپ

        شعری از

        محمد فروغی

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۸ فروردين ۱۳۹۴ ۲۳:۰۹ شماره ثبت ۳۵۶۸۳
          بازدید : ۷۸۷   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد فروغی

        چپ،
        راست،
        چپ،(1)
        فریاد
        از این دنیای بی بنیاد
         از این سرما
        از این طوفان و برف و باد
        بکوب سرباز محکم تر
        زمین و آسمان باید بداند لشگری خون ریز می آید ز انسان ها
        برای فتح میدان ها،
        سراپا گوش     
         به فرمان ها
        بکوب سرباز محکم تر
         مبادا گم کنی یک دم قدم ها را
        به زیر پای چپ فرمانده خواهد داد فرمان را
        به دست، فنگ(2) و به پیش، سرباز
        به سوی فتح میدان ها
        چه باک از قتل انسان ها
        چه بیم از مرگ ایمان ها
        امان از قلب سربازی که شاعر بود
         و می کوبید پا ها را
        به دست، فنگ و به پیش می رفت
        که زیر یوغ فرمان بود
        دلش اما پریشان بود
        شکسته زیر پای او و یارانش
         چه گل هایی به بستان ها
        امان از مرگ ایمان ها، درون قلب انسان ها
        امان از قلب بی احساس بی ایمان، ژسه در دست
        دژخیمان
        بکوب سرباز با یک ضرب، محکم تر
        ولی سرباز شاعر گاه تک می زد(3)
        چرا که زیر چشمی از صف موران زیر پا نظام خویش را می جست...
        به زیر پای چپ ناگاه
        فرمانده
        فرمان داد
         آتش بار...
        بکش یا کشته شو سرباز
        که این قانون جنگ ماست، چه انسان ها، چه حیوان ها
        ولی سرباز شاعر باز
         قدم ها را گم می کرد...
        امان از تیر سربی در میان قلب سربازی
         که سرشار از سرود صلح و عشق و دوستی ها بود
        بکوب شاعر محکم تر
         قلم را در مرکب دان
        زمین و آسمان باید بداند فرق هایی است میان آدم و حیوان
        به پیش، فنگند(4) درختان، صبحگاه از بانگ سرد باد
        به پایداری سربازی که شاعر بود
        و از کشتار موری زیر پا هم سخت گریان بود
         برایش ایست، صف موران کشد(5)
         چو می بیند مزارش را
        که او سردار مخلوقات عالم بود،
        آدم بود...
        آدم بود...
        آدم بود...
        1 هنگام حرکت گروه سربازان برای کوبیدن پای راست به طور هماهنگ در ضرب چهارم خوانده می شود
        2 فرمان نظامی که سلاح را سرباز روبروی سینه بگیرد
        3 تک زدن اصطلاحی در آموزش نظامی هنگامی که سربازی ناهماهنگ با دیگر سربازان پای خود را می کوبد
        4 فرمانی نظامی که سرباز سلاح را روبروی صورت خود به صورت عمودی نگاه می دارد که به نشانه احترام انجام می شود
        5 ایست کشیدن اصطلاحی در محیط های نظامی است که وقتی شخصی با درجه بالاتر از کنار سربازان عبور می کند با ایست کشیدن همه به احترام او خبردار می ایستند
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4