سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 8 بهمن 1403
    28 رجب 1446
      Monday 27 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم. محمدتقی بهجت

        دوشنبه ۸ بهمن

        پرچم سبز علف

        شعری از

        علی اصغر اقتداری (حرمان)

        از دفتر آواز های زخمی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۹ اسفند ۱۳۹۳ ۱۶:۲۷ شماره ثبت ۳۵۵۴۳
          بازدید : ۶۶۳   |    نظرات : ۲۰۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی اصغر اقتداری (حرمان)
        آخرین اشعار ناب علی اصغر اقتداری (حرمان)

        باز فروردین رسید و صحن باغ
        با هزاران گل فریبا می¬شود
        لاله می¬خندد به روی تپه ها
        دشت ها شاداب و زیبا می¬شود

        باز با دست نسیم از شاخه¬ها
        می¬چکد روی زمین گنجشک و سار
        آسمان بوی پرستو می¬دهد
        بوی دُرناهای شاد و بی¬قرار

        چشم نوشین و زلال چشمه¬ها
        بر نگاه تشنگان وامی¬شود
        پرچم سبز علف قد می¬کشد
        رقص سبزِ سبزه بر پا می¬شود

        دختر بادام از جنس حریر
        چادری خوش رنگ بر سر می¬کند
        سوسن خوش ذوق شعر تازه¬ای
        می¬سراید نرگس از برمی¬کند

        می¬وزد از کوچه باغ یاس¬ها
        عطر آواز قناری¬های مست
        آتش گل تا فروزان می¬شود
        هرچه بلبل، می¬شود آتش پرست!

        سرو را قمری قُرُق کرده است و کبک
        می¬خرامد در میان دره¬ها
        مرد چوپان مست از جام بهار
        می¬زند نِی در میان بره¬ها

        آهوان با چشم¬های پاک خود
        سبزه¬زاران را تلاوت می¬کنند
        پونه و آویشن و ریحان ویاس
        شامه¬ها را غرق حیرت می¬کنند

        اشک شوق ابر می¬بارد به دشت
        سبزه¬ها غرق نوازش می¬شوند
        آبشار آهنگ وحدت می¬زند
        بوته¬ها دست نیایش می¬شوند

        ای نگاهت ائتلاف نور و آب
        در طلوع دلکش اردیبهشت؛
        ای که شعر چشم¬هایت را، خدا
        در ردیف چشم آهوها نوشت؛

        در چنین فصل خوشی با من بمان
        تا کنار تو مگر معنا شوم
        در خودم گم گشته¬ام بر من بتاب
        تا که در آیینه¬ات پیدا شوم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6