پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر علی اصغر اقتداری (حرمان)
آخرین اشعار ناب علی اصغر اقتداری (حرمان)
|
باز فروردین رسید و صحن باغ
با هزاران گل فریبا می¬شود
لاله می¬خندد به روی تپه ها
دشت ها شاداب و زیبا می¬شود
باز با دست نسیم از شاخه¬ها
می¬چکد روی زمین گنجشک و سار
آسمان بوی پرستو می¬دهد
بوی دُرناهای شاد و بی¬قرار
چشم نوشین و زلال چشمه¬ها
بر نگاه تشنگان وامی¬شود
پرچم سبز علف قد می¬کشد
رقص سبزِ سبزه بر پا می¬شود
دختر بادام از جنس حریر
چادری خوش رنگ بر سر می¬کند
سوسن خوش ذوق شعر تازه¬ای
می¬سراید نرگس از برمی¬کند
می¬وزد از کوچه باغ یاس¬ها
عطر آواز قناری¬های مست
آتش گل تا فروزان می¬شود
هرچه بلبل، می¬شود آتش پرست!
سرو را قمری قُرُق کرده است و کبک
می¬خرامد در میان دره¬ها
مرد چوپان مست از جام بهار
می¬زند نِی در میان بره¬ها
آهوان با چشم¬های پاک خود
سبزه¬زاران را تلاوت می¬کنند
پونه و آویشن و ریحان ویاس
شامه¬ها را غرق حیرت می¬کنند
اشک شوق ابر می¬بارد به دشت
سبزه¬ها غرق نوازش می¬شوند
آبشار آهنگ وحدت می¬زند
بوته¬ها دست نیایش می¬شوند
ای نگاهت ائتلاف نور و آب
در طلوع دلکش اردیبهشت؛
ای که شعر چشم¬هایت را، خدا
در ردیف چشم آهوها نوشت؛
در چنین فصل خوشی با من بمان
تا کنار تو مگر معنا شوم
در خودم گم گشته¬ام بر من بتاب
تا که در آیینه¬ات پیدا شوم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.