*اشاره:
((...در تاریخ ادبیات منظوم این سرزمین چند نامه ی احوالپرسی مثل نامه ی عباس خوش عمل-شاطرحسین گل آقا- سراغ دارید؟رو کنید تا بابت هربیت از آن یک سکه ی بهار آزادی جایزه بدهیم....کیومرث صابری-گل آقا))
****
((...نامه ی احوالپرسی دوست ارجمندم خوش عمل را فقط باید خواند و حالش را برد....عمران صلاحی))
***
چندی است کـــــــه من حال ندارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
افتــــــاده بــــــــه دارو سر و کارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
در رهگـــــذر عمــــــــــر بـــــــــه مقصد نرسیده
با «کفشِ» دریده
خارج شــــده از ریــــــــــل قطارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
تنگ است مــــــرا دست و دل و کار و جهان هم
هستم نگران هم
از چـــــــار جهت تحت فشــــــارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
دکتـــــــر به بــــــــــــرم آمد و تشخیص غلط داد
از وی نشد امداد
می کــرد تصـــــــوّر کـــــــه خمارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
گفتم:موتــــور قلب مــــن افتــــــــاده ز کار است
کارم همه زار است
از مغـــــــز گرفتنـــــــد نــــــــــوارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
بودم سرِ پـــــــــــا جــــان تو تا هفتــه ی ماضی
خندان لب و راضی
یکمرتبــــــه در رفــــــــــــت زوارم ، تو چطـوری؟
یارم تو چطوری؟
*
گه معــــده ورم کـــــــــرده ، گهی عود پروستات
در چرخه ی آفات
شب رعشــه بــــــــــود ، روز دوارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
می خواهم از ایـــن خـانـــــه بــــــه صحرا بگریزم
تنها بگریزم
مســــــدود بـــــــود راه فـــــــــرارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
مویی کـــــه به ســــر بود مرا همچو شبق ریخت
همراه عرق ریخت
اکنــــــون چو بـــــز گــــر به حصارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
چـــــــــون لشکر چنگیــــــز مغــــول حمله ور آمد
بیدادگر آمد
ماتـــــم ز یمین غــــــــم ز یســارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
این چــــــــرخ فلک بسته کمــــر تا که به دلخواه
یکدفعه و ناگاه
تـــــاراج کنــــــــد دار و نـــــــــدارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
دیــــروز ز ســـــــــر بـــــــــــرده کلاه من و امروز
این فاتح پیروز
خواهـــــــــد بــــــــه در آورد ازارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
فــرزنـــــد ز یک جانب و دامـــــــــــاد ز یک سو
با ورورِ جادو (!)
قبــــــراق نشستنـــــد کنــــــارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
آن کــــــــــرده سفــــــارش که برایم کفن آرند
بُرد از یمن آرند
وین در عقب سنــگ مــــــــــزارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
هر چنــــــــد که دل در گـــــرو مهر عیال است
(گفتیم و محال است!!)
بر غـــر غـــــر وی نیز دچـــــارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
دارنــــد محبّت همــــــــه فـــامیـــــــل گرامی
چون کوفی و شامی
خجلــت زده ی این کس و کارم، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟
*
«شاطر» به تمنّای تــــو این نامــــه فرستاد
با خاطر ناشاد
ای بــــــرده ز دل صبر و قرارم ، تو چطوری؟
یارم تو چطوری؟