سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        نسیم

        شعری از

        منصور دادمند

        از دفتر دیوان مسعود نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۳ ۱۷:۴۵ شماره ثبت ۳۴۹۲۰
          بازدید : ۶۲۵   |    نظرات : ۴۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور دادمند

        به نسیمی میدوم هر روزدر میان کوچه ها
        تا ناله ام بماند کنار خانه ها
        فراموش نکنند مرا رنجم به جان
        صورتم گردد لحظه ای بی غم و اندوه به جان
        قلبم گرفته از فقرو جهل وبیداد
        از نفس افتاده از زمان
        گم شده عشق خدا
        همه شدند خدا 
        خدای پر ادعا
        جهل میکند بیداد
        میدوم در میان کوچه گرگها
        تا شوم طعمه کرکسها
        اشکم گم شود از سینه پر درد به جان
        تنها مرهم  دردم هست این راه 
        خسته ام خسته ام
        به تنهایی نشسته ام
        بال هام بسته ام
        بال فرشته ام شکسته ام
        سیل دردها به جان بسته ام
        می روم از کوچه ناکسی
         میدوم به کوچه بی کسی 
        تا نبینم کسی
         فراموش کنم غم و درد  و جهل هر کسی
        میرومم به خانه های بی سقف و گلی
        تا به تنهایی
        شکوه به خداکنم
        مستی با اشکهای پر خون به خدا کنم
        جان خود از جان بیرون به جان کنم
        به نسیمی میدودم به کرانه ها
        تا پیدا کنم کویر تشنه بی آب و جان
        تا کنم فریاد فریاد با کویر تشنه تنها تنها
        تا تنهایی زین دنیا به پایان کنم
        می شوم یک ترانه
        با یک نگاه غمگین
        باترانه دلتنگی
        میشوم کاهی در باد
         که شلاقش میزند مرا در زمین و هوا
        اینست جرم من به شکوه  خدا
        کی  شود همبستر خاک شوم
        از دیدن غم برگ و گل و میوه ها رها شوم
        از بودن یک برگ خشک آزاد شوم
        ۱۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0