دوشنبه ۴ تير
|
آخرین اشعار ناب عاطفه بابایی
|
روزها ميگذرند
همه شب در پس هم
و چه عشق عبثي باز مرا ميخواند
به خودم مي آيم
بي تو اينجا چقدر سرد و چقدر نمناك
است
و تو نيستي كه ببيني
دل من بيتاب است
روز و شب ميگذرد
مثل من از دل تو
مثل افتادن برگي ز درخت
مثل جاري شدن چشم ترم
باورم داشته باش
با توام ..
بي تو مرا هيچ بهاراني نيست
تو مرا باور كن..
دل من بي دل تو تا به ابد بارانيست...
******************************
با سلام به همه عزيزان ناب سرا ؛
اولين شعريست كه در اين سايت ميگذارم و منتظر نقدهاي به جاي شما بزرگواران هستم...
ديروز با اسم مستعار(foroogh2) اين شعر را در سايت گذاشتم، اما از امروز با هويت واقعي ام در كنارتان خواهم بود... سپاس از همراهي شما
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.