مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..
يکشنبه ۲۷ آبان
یک عاشقانه ی آرام شعری از رضا نظری
از دفتر چهار پاره ها نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۳ ۱۸:۵۵ شماره ثبت ۳۳۹۸۳
بازدید : ۱۴۳۳ | نظرات : ۲۵۶
صدای ارسالی شاعر:
مرورگر شما از پخش صدا پشتیبانی نمی کند
خواب دیدم که در شبی تاریک
شال و چتر و کلاه و بارانی
بین این کوچه های شهر غریب
منم و حس و حال پنهانی
خواب دیدم که برف می آمد
شهر در خواب خوش چه زیبا بود
یک لباس سپید و سرد و لطیف
چه برازنده و فریبا بود
کوچه ها را یکی یکی گشتم
دیدمت ، لحظه ای، تک و تنها
منتظر بودی و مرا دیدی
-آه! زیباترین شب رویا-
ساده بودی و مهربان و نجیب
روی لبهات هم گل لبخند
گوشه ای زیر یک درخت بید
دستهامان به مهر هم پیوند
قوری چای بود و فنجان ها
چای را ریختی و نوشیدیم
بی خیال تمام سختی ها
بر زمین و زمانه خندیدیم
ناگهان یک صدای نرم و لطیف
مخملین و رسا و رویایی
غزلی آتشین و زیبا خواند
غزلی از جنون و شیدایی
رقص بی برگ شاخه ی برفی
برف ها را به روی ما افشاند
طرح زیباترین گل لبخند
روی لبهای تو چه زیبا ماند
خنده ای کردی و دل من را
با خودت برده و نفهمیدی
این دل چاک چاک صدپینه
پیش از این مرده و نفهمیدی
به تو لبخند می زدم ، اما
ذهنم آشفته از دروغم بود
من که رسوای عالمی بودم
عاملش چشم بی فروغم بود
ای فروغ شبان رویایی
قلب شاعر پر از غم و درد است
جان و دل ، روح پر تلاطم او
زخمی زخمهای نامرد است!
زخم های دل ام گره بسته
مثل بغضی که نی، به نیزاران
در گلو تا همیشه می ماند
قصه ی خستگان و بیزاران
کاش می شد که در کنار تو
تا ابد عاشقانه می ماندم
دست در دست تو، و پی در پی
یا غزل،یا ترانه می خواندم
کاش این خواب، خواب مرگم بود
لحظه ای فکر کن ، در این رویا
شور بود و غزل، ترنم عشق
طرح یک زندگی ،من و تو...ما
رضا نظری
اواخر دی ماه نود و سه
پ.ن
چه لطیف شده ام این روزها!
در چند شب و هر بار چند بیت در وبلاگ قدیمی ترین دوستم در فضای مجازی نوشته شد
موسیقی شعر اثریست به نام خاطره از هومن راد که بدون اجازه برداشتم و امیدوارم شعر و صدای من در حد و اندازه ای باشد که به این موسیقی زیبا لطمه نزند
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.