جمعه ۲ آذر
گوجه فرنگی شعری از احمد رضا شیخ
از دفتر سیب نقره ای 2 نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۳ ۱۸:۳۹ شماره ثبت ۳۳۷۹۷
بازدید : ۶۸۵ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب احمد رضا شیخ
|
شنیدم گوجه ارزان میشود لیک
گمانم گفته او بر من جفنگی
بدیدم گوجه سبزی را که میگفت
که فاتح گشته بر گوجه فرنگی
به صحرا آنقدر کشتند گوجه
که خاک رس از آنان گشته رنگی
ولی گویا نهال شیر خواری
فراری گشته آنجا از زرنگی
کنون آرامشش را سلب کرده
چرا او را نکشته با خدنگی
مجدد گوجه سبزان را خبر کرد
همه رزم آور و مردان جنگی
به یک سمتش جوانانی چو رستم
به سمت دیگرش گردان و هنگی
اگر پیدا کنندش میکشندش
کنون این گوجه سبزان مفنگی
چون او تنها نهال گوجه باشد
ندارد سفره بی او آب و رنگی
مثال شاه فنر از جا پریدم
دودم سوی صحرا با کلنگی
دو روزی طی بشد تا روز سوم
شنیدم ناله های ونگ ونگی
به سختی من در آن تاریکی شب
رسانیدم خودم را پشت سنگی
در آنجا ناگهان دیدم یکی مار
شبیه اژدها یک مار زنگی
کمی رفتم جلو دیدم که ایول
که باشد مار افعی مان شیلنگی
ندانم پای من ناگه کجا رفت
نگوبود آن شیلنگ دم پلنگی
چو دیدم آن نهال طفل معصوم
بغل کردم من او را چون فشنگی
دویدم همچو میگ میگ تا به خانه
نفس هایم دگر آمد به تنگی
رسد روزی دهد او گوجه بسیار
نهال خوشگلم گوجه فرنگی
شیخ
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.