يکشنبه ۴ آذر
آه دکتر شعری از میثاق بهنامی
از دفتر غمکده نوع شعر غزل مثنوی
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ ۱۳:۳۷ شماره ثبت ۳۳۲۹۳
بازدید : ۲۱۵۳ | نظرات : ۲۴
|
آخرین اشعار ناب میثاق بهنامی
|
آه دکتر دو سه روز است که میسوزم من
غم و اندوه شده قصه ی هر روزم من
آه دکتر نفسم سخت میاید چه کنم
دکتر آخر من بدبخت چه باید بکنم
آه دکتر دو سه روز است که بی خواب شدم
کوه یخ بودم و از دوری او آب شدم
چشمش آرامش من بود ز دستش دادم
آخرش باختم هرچند شکستش دادم!!!
قلبم انگار دگر از تب و تاب افتاده
جنگ سختی میان من و خواب افتاده
آه دکتر به خدا درد دلم بسیار است
زنده ام...زندگی انگار مرا ناچار است!
آه دکتر سر من درد عجیبی دارد
آدم انگار که برنامه ی سیبی دارد!!
کارم از قرص گذشتست تو یک کازی کن
یا مرا راحت از این بودنِ اجباری کن
#
دکتر این بار برایم تو خیابان بنویس!!
دو سه شب پرسه میان نم باران بنویس
لطف کن دکتر و اینقدر نگو ممکن نیست
گرچه سخت است ولی باز تو آسان بنویس
دکتر اینقدر به فکر من و این چشم نباش
نسخه ام را تو پر از اشک فراوان بنویس
پر کن این صفحه و در صفحه ی بعدی لطفن
چند شب بغض و کمی حسرت پنهان بنویس
...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.