سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 10 خرداد 1404
    5 ذو الحجة 1446
      Saturday 31 May 2025
      • روز جهاني بدون دخانيات

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحتی، چون هر کسی امکان دارد عاشق لبخند تو شود. گابریل گارسیا مارکز

      شنبه ۱۰ خرداد

      قهوه ای تلخ

      شعری از

      میثاق بهنامی

      از دفتر حرف بی حساب نوع شعر غزل مثنوی

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۸ فروردين ۱۳۹۴ ۱۹:۰۰ شماره ثبت ۳۶۱۸۷
        بازدید : ۹۸۷   |    نظرات : ۲۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر میثاق بهنامی
      آخرین اشعار ناب میثاق بهنامی

      من،قدمهایِ مردد،دو سه پیکی مشروب
      تو بدون من و اوضاعِ تو هم خیلی خوب
      من تو را دوست و هرگز تو مرا دوست...چرا؟
      گریه ات با من و لبخند تو با اوست...چرا؟
      قهوه ای تلخ در این کافه بنوشم بی تو 
      قهوه ای تلخ و خوب است که شیرینی تو 
      "با مجازاتِ خودم باز تو را بخشیدم"
      جمله ی مسخره ای بود،خودم خندیدم
      بهتر این است که من زهر سفارش بدهم
      تن در این جنگ،به ناچار به سازش بدهم

      توویِ اشعار نبایست تمسخر باشد
      نیمه ی خالی این شعر چرا پر باشد؟!
      وااای! انگار که من دور شدم از موضوع
      و از این شاخه به آن شاخه... اکیدن ممنوع
      غم و اندوه که تومارِ مرا میپیچند !!
      و در این برهه غم پست مدرن سیخی چند؟
      بگذریم و برویم و به غم خود برسیم
      به همانجا که نبایست و نمیشد برسیم
      بگذریم و به مکافاتِ جدایی برسیم
      به تباهی و پس از آن به سیاهی برسیم!
      رفتی و حسرت یک بوسه به لبهایم ماند
      رفتم از شهر تو اما دل تنهایم ماند
      #
      بعد تو هرچه نباید به سرم می آید
      شعر... بی معنی اگر بود دلم میخواهد
      پشت این شعر هزاران گله باشد...به درک
      وقتی این مکتب و این شعر مرا میگا...
      پشت هر بیت که در دفتز من می آیند
      چشمهاییست که هر لحظه مرا میپاید
      خب به هرحال شبِ تیره ی ما میگذرد
      و گمانم که شب تیره تری می آید
      ... 
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1