يکشنبه ۲۷ آبان
اجتماعی شعری از سولماز نعمتی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۷ دی ۱۳۹۳ ۱۳:۱۴ شماره ثبت ۳۳۱۰۰
بازدید : ۱۰۵۶ | نظرات : ۲۷
|
آخرین اشعار ناب سولماز نعمتی
|
آنسوی پنجره خانه سیاه است
و درختانش پیرمردهای خسته ای هستند که
به گون های بیابان های دور صلوات چشم دوخته اند!
آنسوی پنجره سیاه است
پنجره را باز می کنم
کودکی ام از سرمای نگاه کوچه می لرزد
کوچه ای که خواهرناتنی چادرهای شهر است!
نفس عمیقی می کشم
سالهاست قطره های اشک
به همان جایی که عادت کرده بودند می ریزند
به روسری سیاهی که در آن
خفاش ها جفت می شوند!
باد با پرده های خانه بازی می کند
و من دکمه های پیراهنم را
یکی یکی باز می کنم
درخت های نامحرم
ساختمان های نامحرم
کوچه ها و
پرنده های نامحرم
روی سینه هایم می نشینند!
قلبم به تندی می زند
شاید به معشوقه ام نزدیک شده ام
به بادی که بی رحمانه به پوستم چنگ می زند
و یا به آزادی که
جایی خیلی دور
خیلی نزدیک پنهان است!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.