سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        باب حاجات

        شعری از

        ابوالفضل سلطانی ابقاء

        از دفتر ابوالفضل‌سلطانی نوع شعر قطعه

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۳ ۱۷:۴۲ شماره ثبت ۳۲۵۴۲
          بازدید : ۴۲۶   |    نظرات : ۲۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ابوالفضل سلطانی ابقاء
        آخرین اشعار ناب ابوالفضل سلطانی ابقاء

        بگو عباس ای دریای غیرت        
        تو را مادر شده چشم انتظارت
        که برگردی ببیند روی  ماه  
        حسین  بن علی(ع) را  در کنارت
        بدوش خویش مشک آب بردار   
          بیا و  کودکان  را  ده  بشارت
        به آتش می کشی خصم مقابل       
        چو بینی خواهر خود در اسارت
        صف آرایی چولشگرکرددرپیش      
        مقابل شو که دست آید عیارت
        فرات ازتوخجل گردیدآنروز     
        که عدوان کرد لب تشنه شکارت
        چودست افتاد در راه خداوند
        دو بال نور گردیده  نثارت
        مرا ورد زبان است استغاثه           
        خلاصه می کنم در این عبارت
        به حق مادرت کن دستگیری           
         نصیب ما و  یاران کن  زیارت.......
        *************************
        یل  ام  البنین(س)  آن  شیر  صحرا     
        که رخسارش کند شه مات و مه کیش
        بگردانید  عنان  اسب   و  می دید   
         مقابل خصم دون را در  پس  و پیش
        به دوش انداخت مشک آب ومی تاخت     
        به یاد طفل  تشنه غافل از  خویش
        عدو دستش نشان کرد از چپ و راست    
        به تیر  افکند  مشک  نوش آن نیش
        ننوشید  آب و  از   دریا   برون  شد            
        کجا خجلت   برد   قوم   کج اندیش
        حرم  را   چشم  بر  در  انتظار   است       
         که  بگشاید   در   میخانه   درویش
        نگر  عباس(ع)  را   بگرفته   بوی          
        گل یاس محمد(ص)  بیش  از  بیش
        عجب نبود اگر  از   باب   حاجات             
        کسی بیرون  نشد نومید  و  دل ریش.........
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7