يکشنبه ۲ دی
پیداست بیمارم شعری از محمد رسول دژپور
از دفتر چند بیت رسول نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۸ آذر ۱۳۹۳ ۱۳:۳۵ شماره ثبت ۳۲۲۲۰
بازدید : ۴۸۷ | نظرات : ۴۶
|
دفاتر شعر محمد رسول دژپور
آخرین اشعار ناب محمد رسول دژپور
|
از ساز ناکوکم پیداست که بیمارم
یک آدم تکراریِ در حـال تـکـرارم
از صـبح تـا شـامـم از شـام تـا سـحـر
من هستم و عکس هایمو یک تکه دیوارم
هر قدر اشک هایم به پای من ریزند
هرقدر بهار باشد، باز بوته ی خارم
اشک ها دیدگان و گونه های حاصل خیز
جای سیب گلو دائم بغض می کارم
ای ابر خوابیده در پشت پلکانم
بس است باریدن ، بس است آزارم
من ناله های مادران در طول این تاریخ
مـن ضـجــّه هـای نـوزاد زیـر آوارم
دور و برم خالیست، بیا تماشا کن
انگار خرد شده درونم مهره ی مارم
من را به زندگان شبیه مدار ای دوست
من یک جسد پر از ترکش های سیگارم
.
رسول دژپور
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.