يکشنبه ۲۷ آبان
|
آخرین اشعار ناب فرزان رادفر
|
سلام دوستان
این یکی از اولین شعرهای کلاسیک فارسی است که سالها قبل نوشتم البته بعد از این بجز معدود شعر فارسی دیگری ننوشتم تا اینکه یکی دو سال اخیر بیشتر به نوشتن شعر فارسی پرداخته ام. ممنون که بنده نوازی میکنید و میخوانید و خوب و بدش را بزرگوارانه می بخشید
روزگار خوش
عاشقِ عشق
**************
آرام بگیر ای دل
خاموش بمان ای لب
تاکی تو شوی عاشق؟
تا کی به وجودت تب؟
------
تا چند به لبخندی
دلداده و پابندی؟
تا کی پیِ یک بوسه
در کاوش پیوندی؟
------
یک چند وفا کردی
دل داده صفا کردی
درد دل عاشق را
با عشق دوا کردی
------
یک چند جفا دیدی
بس رنگ سیاه دیدی
داروی شفایت را
چون زهر و بلا دیدی
------
درد دل مجنون را
از عاشق حیران جو
تیمارِ مکافاتش
یک بوسه از آن گلرو
------
من عاشق و حیرانم
از قهر گریزانم
عشق رخ زیبایش
دینم، همه ایمانم
------
ای همیشه عاشق دل
ای بندهء آب و گل
با عشق نما پرواز
با مهر بجو منزل
------
از شاهدِ چون گلشن
بس زخم بجان و تن
با اینهمه صد احسن
باز عاشقِ عشقم من
********************
فرزان
سپتامبر 2001
ویرال انگلستان
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.