سرمازده و فصل غم انگيز، رسيده
پايان گل و سبزه و جاليز ،رسيده
رخسار درختان كه چنين زرد و نحیف است
اينها همه از فتنه ي پاييز رسيده
برشاخه نمانده اثر از شادي گلها
وقتي خبر از باد بلاخيز، رسيده
اين درد غم انگيز كه بر جان درخت است
انگار كه از حمله ي چنگيز، رسيده
حس مي كنم اين سردي ويرانگر موجود
موجيست كه از جانب تبريز، رسيده