جمعه ۲۵ آبان
نذاشتن اونو يه بار ببينم شعری از خسرو آهنگرزاده
از دفتر kahkashane1 نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۵۶ شماره ثبت ۳۰۹۴۱
بازدید : ۴۳۱ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب خسرو آهنگرزاده
|
مي چرخه تنم ، به روي دستا
رسيده بازي ، به دسته آخر
گذاشتن جسمم ، داخل گوري
خيلي ها هنوز ، نكردن باور
ميان و ميرن ، روزا شتابان
رسيده عمرم ، به خطه پايان
چن لحظه پيش بود ، گفتن مردي
درست وقتي كه ، يار شد نمايان
روزايي داشتم ، تو دلم اميد
مردمو هرگز ، اون منو نديد
اي خدا بهم ، پس بده جونم
عشقو تو كردي ، تو دلم پديد
ميشينه يارم ، كناره تابوت
ميذاره سر رو ، به روي سينم
اشكاش مي بارن ، شبيه بارون
نذاشتن اونو ، يه بار ببينم
من ديگه رفتم ، واسه هميشه
خواستم بمونم ، ديدم نميشه
چن روز بعدش ، شدم فراموش
هر كسي حالا ، به فكره خويشه
سلطان عشق
8/4/92
كهكشان 1
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.