سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بی نشان

        شعری از

        نگار حسن زاده

        از دفتر غزل های من نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۶:۱۸ شماره ثبت ۳۰۴۶۷
          بازدید : ۸۶۲   |    نظرات : ۱۷۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نگار حسن زاده

        رفتـی و بــا کســوفِ چشمــــانــت، روز در انتظـــار جا مانده
        عشــق حــول جهـــان نـمــی گردد، گوئیــا از مــدار جا مانده
         
        فکــر پروانــگی که زد به ســرت، بـــاغ را دست آسمان دادم
        تــک درختــی شبیـه مــن حالا، تـوی این شوره زار جا مانده
         
        فصـل احســـاس را تـو بُردی و، درکتـابــی بـه قـدمـت تـاریخ
        جنــگ،سنگـــر،پلاک و خمپـاره ، کلمـاتـی قصـار...،جا مانده
         
        کـوه صبــرم، بیــا تماشــا کن، نشِکستــم اگــرچــه از جـانم
        صبـری انــدازۀ نفـس هــایــم، گریـــه ای بــا وقـــار جا مانده
         
        یادت اهواز و قلب من تبریز، این تناقض شکوه احساس است
        بی سبب نیست رفته ای،نــامت؛ روی نصف النهار جا مانده
         
        وسعــت عشق خــون گمنــــامت،بین دستان تشنۀ بـــاران
        در مــرور از تمــام بــودن هــات،نــامــه ای یــادگــار جا مانده
         
        در تــب آخــریـن نفس هــایم، باز چشــم انتظـار می پـرسم
        بی نشان،چشـم های زیبایــت، در کـدامین مــزار جا مانده؟
         
        ابــرهم غصــه اش گـرفتــه ببیــن، بـا تمـــام وجـود می بارد
        بسکه پرسیدم از همــه، قلبـت؛ در کـدام انفجـــار جا مانده؟
         
        گرچه بیتاب و منتظر هستم ، گرچه او ماند بی نشانه ترین
        ای خــدا شکــر از مســافر مــن ، پرچــم افتخــــار جا مانده
        .......................
        بـازهم عطــر سیب و دلشــوره، باز تـابــوت بی نشـان، انگار
        استخوان هـای بی پلاک از جنگ، هدیه ای ماندگار جا مانده
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۹ شاعر این شعر را خوانده اند

        ساحل شیدا(ساحل)

        ،

        میثم دانایی

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        بنیامین پور حسن

        ،

        مریم محمدی

        ،

        محمد جهانگیری(...)

        ،

        نگار حسن زاده

        ،

        علی اسماعیلی

        ،

        تینایاسین

        ،

        فاطمه رها

        ،

        سارا انصاری

        ،

        اسماعیل علیخانی

        ،

        ستار سلطانیان

        ،

        امینی

        ،

        حسين باران(کاک باران)

        ،

        طارق خراسانی

        ،

        صفیه پاپی

        ،

        محمد حسین پژوهنده

        ،

        مینا علی زاده

        ،

        عليرضا حكيم بيرانوند

        ،

        محمد مير سليماني بافقي(باران)

        ،

        نسيم خسرونژاد صبا

        ،

        فرزان رادفر

        ،

        رضا نظری

        ،

        علی اصغر اقتداری (حرمان)

        ،

        فرامرز فرخ

        ،

        عظیمه ایرانپور

        ،

        حسن دولتی (درویش)

        ،

        منوچهر مجاهدنیا

        ،

        حسن عباسي

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        محمد نوزادي

        ،

        کیوان رادفر

        ،

        الهه انتظاری(شقايق)

        ،

        محمد رضا نظری(لادون پرند)

        ،

        اکبر رشنو

        ،

        زهرا کاظمی( حورا )

        ،

        ستاره امید

        ،

        فرهنگ باریکانی طالقانی(صالح)

        ،

        داوود امیری متخلص به عاشق

        ،

        مجید مصطفوی

        ،

        رضا جوکار

        ،

        رحمن بهزادی فر

        ،

        پدرام اژدری

        ،

        حجت اله یعقوبی(سکوت)

        ،

        جوادرحیمی(راحم)

        ،

        سارا عبدالهی

        ،

        آگاه ( بختیاری )

        ،

        ثالث

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4