سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        کاش...

        شعری از

        مهوش ملکی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۳ ۱۵:۱۱ شماره ثبت ۲۸۸۱۸
          بازدید : ۱۱۳۰   |    نظرات : ۸۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهوش ملکی

        کوه می کَند آسمان باران کند
        ابر را از دوریت گریان کند
        باد می زد رنگ را بر آب تا
        رعد را با خاک هم پیمان کند
        خالی دستان جوی رونق گرفت
        ماهی بی آب را درمان کند
        نیل با آن وسعتش بی آب شد
        خواست راحت یاری یاران کند
        تا که پندارد فرهاد کوه چیست
        بیستون را در زمین ویران کند
        فرق خون با مِی دیگر هیچ است
        کاش آدم سیب را پنهان کند
        جای دلداری به خاکی مرده
        یکنفر باید مرا غفران کند
        دست خون آلود را خاکستر شست
        کاش هوا سیب را کتمان کند
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        حسین خسروجردی (خسرو)

        ،

        حمید راد ( احسان )

        ،

        جوادرحیمی(راحم)

        ،

        غلامرضا (مهدوی)

        ،

        احمدرضا ناصری

        ،

        منصور دادمند

        ،

        تینایاسین

        ،

        محسن حامد (باران)

        ،

        عليرضا حكيم بيرانوند

        ،

        منصور شاهنگیان

        ،

        مهوش ملکی

        ،

        فروزان شهبازي

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        طارق خراسانی

        ،

        ماه بانو

        ،

        مژگان روحانی

        ،

        صفیه پاپی

        ،

        زهرا کاظمی

        ،

        مهرداد رنجی(رنجور)

        ،

        کیوان رادفر

        ،

        فاطمه رها

        ،

        بنیامین پور حسن

        ،

        اله یار خادمیان(صادق)

        ،

        جواد مهرگان مجد

        ،

        منوچهر مجاهدنیا

        ،

        حسین احسانی فر(رهای لنگرودی)

        ،

        الهه انتظاری(شقايق)

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        امیرحسین(فاخته)

        ،

        وحید ممی زاده

        ،

        ملکی(دریا)

        ،

        مینا علی زاده

        ،

        فرحناز راسخ

        ،

        علی ناصری(عین)

        ،

        هوشیار فرازمند

        ،

        ساحل شیدا(ساحل)

        ،

        زهرااحسانی

        ،

        باقر اللهیاری

        ،

        رضا نظری

        ،

        محسن آریان

        ،

        علی اسماعیلی

        ،

        زهرا سادات مهاجری

        ،

        سعید چرخچی

        ،

        شاگردان حضرت استاد محمد حسن صباغ کلات

        ،

        نازک

        ،

        آگاه ( بختیاری )

        ،

        علی اصغر اقتداری (حرمان)

        ،

        حمید آذرگون

        ،

        عبدالوهاب (وهاب) شیرودی

        ،

        حسين باران(کاک باران)

        ،

        سلیمان حسنی

        ،

        ابوطالب زارع

        ،

        ابوالحسن اکبری

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3