همزیستی مفهومی است مهجور مانده در جهان سوم
زمانی که در آن سوی دنیا مسلمان (شیعه و سنی)
مسیحی(کاتولیک ، پروتستان و ارتدوکس) ، یهودی
بودایی ، لاییک ، سیاه ، سفید ، سرخ ، عرب
ایرانی و ... با احترام متقابل کنار هم زندگی
می کنند این سوی دنیا در مهد تمدن های بشری هر
روز عده ای جان خود را بر سر اختلافات عقیدتی و
نژادی از دست می دهند .
کاش روزی احترام به عقاید دیگران و پرهیز از خود
برتر بینی سر لوحه کارمان قرار گیرد.
1-همزیستی
تو اگر طالب روزی ، من اگر طالب شب
نه ز روزت بگریزم ، نه تویی در تب شب
روز را با تو به امید شبم می مانم
و تو یی تا به سحر بامن و با مذهب شب
-------------------------------------------------------------------
توجه : شعر زیر کاملا مستقل از شعر بالاست
و هیچ ارتباطی به آن ندارد !!
2- به من چه !!
روز و شب با دیگرانت دیدم و گفتم به من چه
همدم رطل گرانت دیدم و گفتم به من چه
در خیابان ، کوچه و بازار و در هر باغ و بستان
می خوری های عیانت دیدم و گفتم به من چه
با نصیحت آمدم تا راه گمراهی ببندم
تندی نیش زبانت دیدم و گفتم به من چه
مدتی با آنکه دردت خنجری بر قلب من بود
ناله و آه و فغانت دیدم و گفتم به من چه
شهره ی عالم شدی اما نه در خوبی و پاکی
ریشخند از این و آنت دیدم و گفتم به من چه
بارها سودای عشق دیگران در سر گرفتی
زین تجارت ها زیانت دیدم و گفتم به من چه
قلبم آخر چیره شد بر عقل و آنگه در خریدت
حیله و مکر دکانت دیدم و گفتم به من چه
آزمودم عشق تو با ترک نزدیکان و خویشان
رنج ها زین امتحانت دیدم و گفتم به من چه !!!
طعنه زد پیری که : اینسان عبرت از حالم گرفتی ؟!
گفتمش قد کمانت دیدم و گفتم به من چه !