"وَالتّینِ وَالزَّیتون"؛ هلا، ای "طورِسینین"
ای سرزمینِ نازنین مَهلا "فلسطین"
فرموده رَبَّ العالَمین، سوگندِ قرآن
تا بَرکَنَد از این زمین شرِّ شیاطین
سرشاخه ی سبزو گُهَرافشانِ زیتون
خونین شده حالا مثالِ "دیرِ یاسین"
جانم فدای آسمانِ کودکانش
پَرپَر شوند از پهنه اش ناهید وپروین
صدهاعروس ازحجله ها آواره گشتند
ماهِ صیام ازخونشان گردیده آذین
کشتارِ طفلان وزنان با بمب وراکت
بدتر زِ "صبرا وشتیلا"های پیشین
کُشته اگر پُشته کنند از ما هزاران
هرگز نگردانیم از آیین روی و اَز دین
با اِدّعای کذبِ اینها از "هلوکاست"
شیطان شود شرمنده ی افکارِننگین
دنیا شده بازیچه ی افرادِ فاسد،
شورایِ سازمانِ ملل؟!: دارُالمجانین...
این"بانکی مون"درخوابِ خرگوشی لمیده
پوشیده پالانِ کجی وارونه پشمین!
"صهیون"جنایت می کند،"یانکی" حمایت
مرگا به آن کشتار واین وتأیید تبیین
غرب وعَرَب هردو جنایتکار وخائن
لعنت به کُلِّ ظالمین، هم آن و، هم این
فرموده ی روح خدا در گوش جانهاست
بایدشود مَحو اَز زمین این عضوِ چرکین
یک روز اگر از عُمرِ دنیا مانده باشد،
آید امامِ مُنتقِم آن یارِ دیرین
ای شاخه ی زیتون مُقاوم باش وبرجا
درجا نَزَن؛ حتّی زِ بُمبارانِ سنگین
حالا که برجا مانده "غزّه" تلّی ازخاک
نابودیِ دشمن بُوَد تسکین وتمکین
سونامیِ کشتارِ غزّه جانگداز است
بر جانِ "صهیون" صدهزاران لعن ونفرین
غلامرضا مهدوی