سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 29 فروردين 1404
  • روز ارتش جمهوري اسلامي و نيروي زميني
20 شوال 1446
    Friday 18 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      جمعه ۲۹ فروردين

      کهر...

      شعری از

      منوچهر مجاهدنیا

      از دفتر خاکِ تشنه نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۷ تير ۱۳۹۳ ۰۶:۱۷ شماره ثبت ۲۷۴۳۲
        بازدید : ۹۹۰   |    نظرات : ۱۶۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر منوچهر مجاهدنیا

      برای دختر خوبم ، فاطمه رها و قدردانی از او بخاطر انسانی که با اسب ها دوست است .
      این شولای زیبا پوشانده
      آن کَفل های قهوه ای عضلانیِ خیس از عرق را
      باز دَمِ نفس های بخار آلود
      از آن سوراخ های سیاه
      که باز می شود
      بسته می شود
      یالِ ریخته بر گردن ستبر
      در سرعتِ باد
      و
      چشمانِ براق
      با آن کَاکُلِ افشان بر پیشانی ...
      سوار-
      شتاب گونه این کهر را
      به کدامین میدان می کشاند ...؟
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۵۳ شاعر این شعر را خوانده اند

      منوچهر مجاهدنیا

      ،

      فاطمه رها

      ،

      عنایت الله ایرانمنش

      ،

      میثم دانایی

      ،

      فروزان شهبازي

      ،

      سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

      ،

      رضا حمید راد ( احسان )

      ،

      صفیه پاپی

      ،

      حوریه (دلشید) اسماعیل تبار

      ،

      امیر منصور جلالی

      ،

      فرید عباسی

      ،

      نادر ابراهیمیان

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      حسین احسانی فر(رهای لنگرودی)

      ،

      ساحل شیدا(ساحل)

      ،

      علی اکبر حسینی زاده

      ،

      عليرضا حكيم بيرانوند

      ،

      الهه انتظاری(شقايق)

      ،

      بهنام مرادی ( بهی )

      ،

      جواد مهرگان مجد

      ،

      باقر اللهیاری

      ،

      يدالله عوضپور آصف

      ،

      علی اصغر اقتداری (حرمان)

      ،

      محمد مير سليماني بافقي(باران)

      ،

      شهناز کارگر

      ،

      سعید باسوری

      ،

      منصور دادمند

      ،

      سمانه هروی

      ،

      زهرا محمد زاده (زِلفِشـــه)

      ،

      رحیمه نیکوحرف

      ،

      بهناز لامعی

      ،

      احمد حمیدی راد (سیاوش راد )

      ،

      مینا علی زاده

      ،

      فاطمه نجف زاده

      ،

      تاراز (امین افضل پور)

      ،

      نازنین یداللهی

      ،

      سید حمید رضا مرتضوی(برگ سبز)

      ،

      حیران دوست

      ،

      طاها محبی (حزین)

      ،

      زهرا سادات مهاجری

      ،

      بهروز عسکرزاده

      ،

      شرمینه بهاروند

      ،

      پریسا رستمی زاده

      ،

      سینا

      ،

      منصور شاهنگیان

      ،

      سید ظاهر موسوی

      ،

      نسیبه حاتمی (باران)

      ،

      مشکوة توکل

      ،

      فرحناز راسخ

      ،

      سیده نفس احمدی

      ،

      هاشم توکلی

      ،

      عقابِ عنقا

      ،

      کیوان رادفر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

      نگار از ساحل احساس رد شد اا چه زیبا خوب بودن را بلد شد اا نگاهم چون که بر چشمانش افتاد اا همه حسم به او افزون ز حد شد اا از کتاب دل گویه های بانوی احساس اا درود و شبتان آرام نابیان گرامی
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      تو را شادی مرا غم آفریدند ااا کنارِ اشکِ نَم نَم آفریدند ااا بداهه سپاس آذردخت مهربان خانم مهندس عزیز محبّت دارید نازنین خواهرم ااا خداریارتان
      سید مرتضی سیدی

      من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چارتکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
      آذر دخت

      درود و عرض ادب ااا سلام استاد بانو کوهواره عزیز شب شما هم بخیر و ایام به کامتان عزیزم
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      د ااا یخی به نزدِ آفتاب میآیَد ااا صدای چکّه های آب میآیَد ااا از مِناره ی صحنِ گنبدطلا ااا صلّ علی ابوتُراب میاید ااا از نفَس دلِ شکسته ی من ااا حدیثِ سُرخِ تَب و تاب میآیَد ااا بخشی از یک غزلم ااا سلام و عرض ادب شب و روزگار همگی شما گرانقدران در پناه امن الهی بخیر و خوشی ااا بدرود

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1