سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 4 مهر 1403
    22 ربيع الأول 1446
      Wednesday 25 Sep 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۴ مهر

        نام تو

        شعری از

        محمد رسول باوندپور

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۰۵:۲۸ شماره ثبت ۲۶۶۳
          بازدید : ۹۵۷   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد رسول باوندپور

        باشد مبارک نام تو آغاز هر گفتارها 

        زیرا به یادت می شود فرجام هر دشوارها 

        اینک ز تو دم می زنم  بر زخم دل مرهم زنم 

        دانم که درمانم نشد هرگز بدین تیمارها 

        از هجر تو در آتشم وصلت بپویم  یا اله 

        گویم دریغ و  الامان زنهار  از این دیوارها 

        در سرسرای نیستی از لطف تو  گشتم پدید 

        اندک بود گر جان دهم از حمد و  شکرت بارها 

        چون صبح شنیدم مرغکان آوای تو  سر می دهند 

        گفتم که آموختن بود  از زاغکان و  سارها

        این آسمان و  میغ و  مه  گردن به فرمانت نهند 

        باشند مطیع امر تو  صاعقه و  رگبارها

        با جان بیا بر  محفلش تا عشق بیفتد در  دلت

        تا وارهی از  سلطه بیگانه و  دربارها

        هر آرزویی در  دلت داری بگو با  کردگار

        چون صخره دریا  می شود نسق عبور یارها 

        مجنون به  هر چه بنگرد لیلی در  آن رویت کند 

        خواهی که باشی عاشقش بنگر به این دلدارها 

        هر کس که در  طبع کجش شور خداوندی نبود 

        مخمل اگر باشد رهش  گردد چو بران خارها 

        یا رب بگو بر  من چرا لب ها ز  وصفت خسته است 

        عظم و  جلال و  قدر تو  بیرون هر  پندارها

        مستان به خمخانه روند  غافل شوند از  ذکر تو 

        تا چاشت گاه نجوا کنند  این محتسب هشیارها 

        گویند ز  فردا آگهی حکم و  قضای مردمان 

        نوزادی آید در  جهان سرها رود بر  دارها 

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        ،

        محمد رسول باوندپور

        ،

        میثم الهی خواه(قاصدک باران)

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2