يکشنبه ۲۷ آبان
شوق دیــــــــــدار ...... شعری از محمد_نوروزی
از دفتر نازنین نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۱۱:۵۶ شماره ثبت ۲۵۹۰۴
بازدید : ۳۷۲ | نظرات : ۲۵
|
آخرین اشعار ناب محمد_نوروزی
|
کجا شدی که ترا صبحدم نمی بینم
بـــه باغ خلوت دل دمبدم نمی بینم
هزار کوچه و پس کوچه را گذر کردم
ترا چو ماه به هر پیچ و خم نمی بینم
منم که مهر تو است ثانیه های روز و شبم
کسی بـــــــــــه یاد تـــــو ثابت قدم نمی بینم
چقدر خنجر کاری ز دوست خورده تنم
خوشم ز دشمن دانــــــــــا ستم نمی بینم
ز بس به شوق تو هر روز پر زدم سویت
دگر به کوچـــــه ی دل درد و غم نمی بینم
بهانه میکنم امشب هــوای کوی ترا
به دیده گر چه ترا در حرم نمی بینم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.