سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    مرا یادفراموش

    شعری از

    علی ناصری(عین)

    از دفتر یاد نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ ۲۱:۱۲ شماره ثبت ۲۵۴۹۲
      بازدید : ۶۴۷   |    نظرات : ۲۰

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    تقدیم به شهدای گمنام به پاس ایثارشان ویاد دلیرمردان ارتش جمهوری اسلامی
    شب ،سکوت،سنگر
    دل،ناله،نور
    ..سنگرکمین
    مرزآسمان وزمین
    فاصله ها ی اندک
    پنجره ای روبه خدا
    نیزارهای مجنون ،خدا
    سنگر روبه آفتاب
    زاینده تفکرات ناب
    ومحضر لاهوتیان
    ومعامله ای با دوتکبیر
    ورنگ  چشم یار
    کمین کمند ابروی یار
    وتیر قناسه، پیک وصال
    صفیر گلوله،نامعادله ی دنیا
    و ضرب آ هنگ نتش
    گام اول وصل
    سنگر کمین، راه کربلا
    سنگر کمین، فصل خرماپزان ،شرم عطش
    آقا  تشنه اربعا"اربا شد؟
    کمین، کمینگاه عاشقی
    تنفس ایثار
    ابرهای مجنون مشک آقا
    وعطش بی معنا
    وگریه ابر
    برتن های تنهایی که مثنوی عشق سرودند
    ورفتن شان را فقط خدا دید
    ودم آخر
    درنگ! درنگ!
    من مرده ،اوجاوید
    ولحظه عروج لب خندان که
    اینجا کربلاست
    و هستندهمه..........
    جانم به فدای علی اصغر حسین
    واوج وبدرود
    خداحافظ  کژاندیش مانده درغربت
    به درود دنیا مداران مانده دربئردنیا
    به درود سلام های ریایی
    ومن ماندم .............
    او وهمه ومن نتهایی
    در آغاز فصل خزان......
     او وآسمان
    ومن فصل مرگ عاطفه ها
    ماندم و...........دیدم
    محبت را به ترازووزن شد
    وعاطفه  احتکار شد
    وقیمت سکه .......بالاتراز جان انسانها
    وآنگاه............ مرگ باران
    وچشمه سارانی به تنگی چشم دنیا داران
    از قبری گذر کردم
     سنگش را بی هوا خواندم
    آرامگاه ابدی دوستی ها
    تولد:قرن ها پیش
     ومرگ :قرن بیست ویک اندی
    من  وماندن
    در آغاز قرن تاریکی
    مرگ آب حیات
    دشتی یاجوج ماجوج
    وسکندر بدون سد
     انسانها و فصل خود مرگی
    و من واین مجال در ترس واضطراب
    در تن، تن یاهوی شکیبایی
    و منجی خواهد آمد
    هم او که ختم نامش محمد است
    واین انتظار مرگ آور خواهد مرد.
    ۰
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0