سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        نوروزنامه ي هامون

        شعری از

        محسن نصيري(هامون)

        از دفتر عمو نوروز نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۲ ۱۹:۳۵ شماره ثبت ۲۴۳۵۰
          بازدید : ۴۵۶   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        مست از می نوروز کنم خانه تکانی

        نیک است اگر خانه تو از خاک رهانی

        امشب تو بیا خویشتن از خاک رها کن

        تا خاک بود مستی نوروز ندانی

        خوشحال شدم از نفس گرم بهاران

        از لحظه ي بلبل كه به گل ها گذراني

        از بوي خوش گل همه در دامن مستي

        در شادي نوروزي ما نيست كراني

        ناپاکی و زشتی سخن اهرمنان است

        پاکی تو بکن پیشه ی خود تا که توانی

        بخشش تو بخواه از همه كس تا كه شوي پاك

        از هر كه برنجيده ز تو گر به زباني

        سوری که بیامد تو در آن آتشی افروز

        تا سوزد از آن کینه و اندوه جهانی

        هر کس که بدی کرده به تو کن تو فراموش

        دریاب به نوروز تو این پاک روانی

        نقاش جهان عرضه ي سنبل به چمن كرد

        بهر ختن آهو بكند سبزه چراني

        با سبزه بیا تازه بشو همچو بهاران

        بگذار سماق و سمنو را تو به خوانی

        با سکه و سنجد تو بیا سیر نه و سیب

        تا هفت گشاید به تو آن راز نهانی

        بگشاي لب خويش و دعا بر همگان كن

        باشد كه دعا گوي تو گردند كساني

        نیک است که ازمهرمه خوش سخن طوس

        فردوسی دل پاک ،تو شهنامه بخوانی

        كان مه ز بلندايسر سروي ايران

        تاريخ كهن عرضه كند با چه بياني

        در سیزدهم روز به مهمانی گلها

        هرگز مرسان بر گل و بستان زیانی

        باران بهار آمده از چشمه ی مینو

        دریاب که پیران ببرد سوی جوانی

        در رنج زمستان برود جان ز تن دهر

        بنگر که بهاران بدهد باز چه جانی

        امروز تو ای دل بده آن میوه ی مهرت

        فردا که زمستان بشود هیچ نمانی

         گر در دل مردم ننشینی روی از یاد

        کز خاک نشینان نبود هیچ نشانی

        ای باد بهاری برسان باده ی نوروز

        تا در دل هامون تب مستی بنشانی

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6