دوشنبه ۳ دی
خاكستر عشق 24(غزل پاياني) شعری از محسن نصيري(هامون)
از دفتر خاكستر عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۲ ۲۳:۴۸ شماره ثبت ۲۳۴۰۱
بازدید : ۳۲۸ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر محسن نصيري(هامون)
آخرین اشعار ناب محسن نصيري(هامون)
|
فرياد ز بيداد شب سرد جدايي
آتش زده دلبر به دل من به جفايي
در واهمه ي شبزدگان راه ندارد
از صحبت آرام دم صبح صدايي
در شهر شب من گذر هيچ كسي نيست
از خانه تنهايي من نيست رهايي
چون باد دل بسته بريدي و گذشتي
گويي كه نديدي ز كسي هيچ وفايي
من در هوس گوهر زيباي تو بودم
تا خانه ات آمد دل من بهر گدايي
آوازه ي گيتار من آواز غم توست
جز نام تو در زخمه ي من نيست نوايي
از گوهره ي عشق،سرشتم بنهادند
محتاج بلا بودم و در فكر بلايي
بگذر زمن اي دوست كه با خاك من و تو
هرگز نتواني ببري راه به جايي
يادي بكن از اين دل بيچاره ي هامون
ديوانه شوم در غم عشقت چو نيايي
در خانه ي خودبين گذر عشق نباشد
بايد كه دمي از قفس خويش درآيي
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.