شور شیرین
امشب شبیه شاعران با واژه غوغا می کنم
دل را به شوق دیدنت یکدست دریا می کنم
تب میکنم ،تر میشوم ،سرمیکشم گلواژه را
فریاد سیلی خورده را درشب هویدا می کنم
گلبوسه های خیس را در سینه پنهان کرده ام
تا میرسی از لای در، در کوچه بلوا می کنم
امشب تمام ذکر من یک آیه از لبهای تو
وقتی به دادم میرسی از عشق حاشا میکنم
کاری بکن باران شوم ،باران بباران بر سرم
با چک چک از لبهای تو دردم مداوا می کنم
سردست حریم خانه ام ،ای عشق بی صبرانه ام
یک آن نباشی ازغمت غمخانه برپا می کنم
هرشب غزل گل می کند،شعراز شرابت می چکد
با من بیایی خانه را مست غزل ها می کنم
کاش از لبت نوشی رسد،تا شور شیرین سردهم
چون خواب شیرین تو را هرشب تماشا می کنم...
پ:::ن
خدایا وقتی تو رادارم عاشقانه ترین ها را می سرایم....
دستم را بگیرکه دست به هرکه سپردم ناجوانمردانه رهایم کرد...
آنقدر ساده ام که از دور عمق دلم پیداست...
این همه صداقت روی دلم راسیاه کرده و دست باورم را رو میکند.
در باورم کمی زیرکی ...
کمی بی مهری ...
کمی ...
از مهربانی و یکرنگی خسته ام کمی کدورت و دو رنگی شاید نجاتم دهد...
خودت میدانی چه دلبرانه عشق می ورزم و چه مظلومانه ستم می بینم ...
پناهم باش! خودم را به تو می سپارم!!!!!!