**********بخند **********
نیمه شب پنجره را وا کن و یک بار بخند
گوشه لب تر کن و هر بار ،به تکرار بخند
خط نکش روی تن بی خش و لیز غزلم
به چروک لب این چهره ی بیمار بخند
لب تردم که به نفس های تو دلخوش شده است
به تبسّم ،به غزل ،با من تب دار بخند
کوه از صبر من و من به ستوه آمده است
به من و صبر من و درد تلنبار بخند
آشیانم همه در معرض ویران شدن است
بر تن زخمی وامانده در آوار بخند
در نگاهم هوسی مانده ، لب پنجره ها
و دلی لای تلی دشنه و دیوار ، بخند
***
گفته بودی غزلی شاد بگویم که نشد
باز هم این قلم و ... شعر عزادار بخند
تو که با چشم ترت زل زده ای... پنجره ها
همه مجنون شده اند لحظه ی دیدار ...بخند
*********************************
پ:ن
غمی نیست می گذرد ....
***************************************
دو خبر که گفتنشان لازم بود :
اول از همه تولد دخترم "پریاس " هفتم اردیبهشت ماه 94
دوم :انتشار مجموعه شعر "بی پنجــــــــــــــره " در اردیبهشت ماه 94