درودی دوباره جناب فریاد عزیز
پاسخی که دادید نه تنها من را قانع نکرد بلکه احتمال دادم
منظور مرا درست متوجه نشدید
بنده خودم از پیشروان مکتب مدرن و پسا مدرن هستم
ساختار ها را هزاران هزار بار شکسته ام
و پسند دوستان واقع نشده اما چند نکته که حضرتعالی با قیاس مع الفارق جواب دادید عرض کنم
🔵 ساختار شکنی با قاطی کردن و اعوجاج فرق دارد
چیزی که بنده در شعر شما عنوان کردم مقید بودن به قالب بود نه ساختار شکنی، که نوشته ی شما هنجار شکنی بود تا ساختار شکنی درست مثل اینکه کله پاچه را با بستنی قاطی کنیم و بگوییم نترس این هم ساختار جدیدی است
🔵 برای شکستن ساختار آنقدر در دریای ساختار قدیمی باید غوطه ور بود تا شکست ساختار به از همپاشی آن منجر نشود
اگر نیمای بزرگ ساختاری را شکست و طرحی نو ارائه کرد
از غول های سبک کلاسیک بود
نیما رباعی هایی دارد که در نظر اول اگر کسی شناخت نداشته
باشد فکر میکند خیام آنها را سروده است
🔵 ساختاری که شکسته میشود باید به لحاظ زیبا شناختی و
خصوصا مماس بودن در معنا و ذهن پارامترهای خود را داشته باشد. نمیشود هر کسی از راه رسید به بهانه ی ساختار شکنی سر و دُم مطلبی را بزند و بگوید ساختار شکسته ام
که برخی از دوستان تازه کار به دلیل عدم آشنایی بر اصول وقواعد ادبی بی سوادی خود را پشت این عنوان پنهان میکنند.
🔵 شکستن ساختار مانند تمامی قواعد باید فرمول و قانون مشخصی داشته باشد. شلم شوربا درست کردن به اسم ساختار شکنی فکر نکنم مورد پذیرش حضرتتان باشد
به دلیل اینکه بحث وارد فرسایش نشود تا اینجا بسنده میکنم
ولی حرف و سخن برای گفتن زیاد است
ایام عزت مستدام
#سید_هادی_محمدی