پنجشنبه ۲۹ آذر
آرامش قبل از طوفان... شعری از وحید خانمحمدی (ياور)
از دفتر اسیر نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۲ ۱۲:۴۱ شماره ثبت ۲۲۳۱۷
بازدید : ۴۴۶۸ | نظرات : ۲۰
|
دفاتر شعر وحید خانمحمدی (ياور)
آخرین اشعار ناب وحید خانمحمدی (ياور)
|
خوابهایم ،
آرامش قبل طوفانند...
چشم که می بندم
دنیایم عوض میشود...
خوابیده بر بستری از
عطر ِ ویرانگر تن ِ تو ،
نوازش میکند لحظه لحظه
افسانه ی بودنت را...
حوریان هلهله کنان
نظاره گر میشودند این حادثه را...
خدا هم بی پرده
عشق میورزد عاشقانه ام را...
وای بر لحظه ای که
خورشید بی محل شود...
پلک از چشمانم فرار کند...
سپیدی صبح روزگارم سیاه کند...
رخت خوابی ستمگر
نبودنت را به رخ بکشد...
و گرمای سوزان تنی
به عاریت مانده بر تنم...
و اینها همه یعنی طوفان...
نمیدانم سرمستم از بودنت...
یا بد مستم از نبودنت...
ولی این را خوب میدانم !!!
چشم بستن از این دنیا ،
به قیمت با تو بودن ،
می ارزد به دیدن ِ
پیر مادر ِ روزگار اما بی تو...
پ.ن: ذهنم مدام درگیر ِ هذیانست
نمیدانم بودنت کابوس است
یا نبودنت طوفان ...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.