يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر سمیه سلطانی (سایه ی عشق)
آخرین اشعار ناب سمیه سلطانی (سایه ی عشق)
|
مگر این واژگان
چقدر تحمل دارند
که هربار کوله بار
غمت را بر دوش کشند
در شعری تازه تر
و غمگین تر از قبل
با رنگی سیاهترکه
دل دفتر را هم
به خون کشیده
از سطر اولش
جدایی و عشق است
تا اخرش که دیگر
نه تو مانده ای
نه قلم و نه ورق
اگر این نقطه ها
اخر این سطرهای غم زده
جای نمیگرفت
تا کجا این
غم نامه را مینوشتی
اشک قلم را در اورده ای
پاکن که پیراهن دریده
ورق که تا خورده و
سطرهایش شکسته
دفترت خیس اشکهایست
که فریاد جدایی میزنند
تا کجا تا کی
میخواهی بنویسی
از غمی که ویرانت کرد
تاکی میخواهی بگویی
دوستش داری
تابه کی از
عشق مینویسی
تو مینویسی و
این بی سرانجامی
دل قلم را به اتش کشیده
اقرار کن
هنوز پس از سالها
ان درخت پیر نخشکیده
فقط رخی عوض کرده
به نام بی تفاوتی
ولی واژگان
در سکوت نمی مانند
تو بی صدا فریاد زدی
هنوز هم عاشقی
درود بر شمابزرگواران
نقد کنید خوشحال میشم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.