تولدی دوباره

یک عمر هوایم داغ گذشت
بوی کافور همین نزدیکی ها از من گذشت
زندگی این روزها بوی نابی میدهد
دل باختن در پاییز چه حالی میدهد
امشب با آسمان کمی حرف دارم
خدا اجازه ، شوق وصل دارم
آنروز که مرگ از کنارم گذشت
تمام عمر چون خیالی گذشت
با خودم افسوس ها داشتم
ای کاش وحسرت ها داشتم
روزهای رفته را مفت باختم
هم به خود ، هم به دنیا زود باختم
صبح که از خواب برخواستم
به هوای دیار کعبه برخواستم
چشمم به کودکی یتیم افتاد
نیت سفر به فردا افتاد
او را نان دهم خدا خشنود است
ثواب عمل صالح از عبادت افزون است ..

عبدالله خسروی ( پسرزاگرس )