يکشنبه ۳۰ دی
امیــــــــدم .... شعری از محمد_نوروزی
از دفتر نازنین نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۲ ۰۹:۵۴ شماره ثبت ۱۹۴۸۷
بازدید : ۵۲۴ | نظرات : ۳۴
|
آخرین اشعار ناب محمد_نوروزی
|
تو بهاری و ..... من
لحظه های خسته ی خزان
تو ستاره ی تو ماهی ...... تو خورشیدی
من آن ور جهان
تو آغاز سروده ی فصل یک کتابی
و من .....
آخرین صفحه ی سفید بی نام و نشان
ترا بلبلان باغ همیشه
نوازش دارند
مرا بشکسته دست گل آلود باغبان
وای تو ......
آری تو مطلع غزلی هستی از حافظ
و من ... مقطع ام
مقطع بی نام و نشان
ترا خداوند پاکیزه تر از شبنم صبح آفرید
و منم ....آب گوشه ی مرداب
آب باران
تو همای بلند پرواز آسمانها و
کهکشانهائی
و من .......
پر شکسته کنج غربت زندان
حرمتت میکنم بیا و زود بر گرد
چشم به راهم
نه با دیده ام حتی با جان .....
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.