سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 10 بهمن 1403
    30 رجب 1446
      Wednesday 29 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

        چهارشنبه ۱۰ بهمن

        بتها

        شعری از

        بهروز عسکرزاده

        از دفتر شعله های شب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲ ۰۰:۴۶ شماره ثبت ۱۹۳۵۰
          بازدید : ۸۴۵   |    نظرات : ۲۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        «اينکه می‌بينی بتانند ای پسر
        کرد بايد نامشان عزّی و لات.» (ناصرخسرو).
         
        بت­ها
                    
        بت‌ها در حفره‌های وهم‌انگیز جهل پناه می‌گیرند
        و اندک‌اندک در تاریکی‌­اش استوار می‌شوند.
        در درّه‌های ژرف آز و نیاز
        با زر و زور، مزدور می‌گیرند
        و در دالان‌های پُرتشویش بیم تکثیر می‌شوند
        و قد می‌کشند.
        آنگاه با سپاهی سیاه
        ـ از سادگان مقدس و زیرکان پلید ـ
        به روشنی و هر نشانۀ آن
        ـ با آزی وُرازانه ـ یورش می‌برند
        دامن می‌گسترند
        و کام خود برمی‌آورند.
        ـ «آه
        ای سادگی مقدس!» ـ (1)
        ...
        و هر کس بر تندیس «دُورا»یشان نماز نبَرَد (2)
        در آتش شعله‌ناکی افکنده می‌شود
        که رهایی جز با معجزه ممکن نمی‌شود.
        ــــــــــ 
        1ـ این سخن معروف یان هوس John huss ـ استاد دانشگاه پراگ و پیشوای جنبش دهقانی بوهم ـ است که کلیسای کاتولیک او را به مرگ در آتش محکوم کرد. او حاضر نشد که توبه کند و خود را از مرگ برهاند... پیرزنی برای ثواب دسته‌ای خار گرد آورده و بر پشتۀ هیزمی گذاشت که می‌خواستند با آن یان هوس را بسوزانند. یان هوس با لبخندی تلخ، خطاب به آن پیرزن گفت: «o! sancta simlicita!: آه ای سادگی مقدس!» (← چيستا، سال اول، شماره هفت، رویه 760).
        2ـ دُورا : نام دشتی در بابِل بود. نبوکد‌نصر تندیسی زرین در آن دشت برپا کرده و بزرگان اقوام و صاحب‌منصبان را به سجده در برابر آن واداشت و دستور داد: «... هرکه به‌رو نیفتد و سجده ننماید در همان ساعت در تون آتش ملتهب افکنده خواهد شد.» (← دانیال 3: 1-7).
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7