سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        دختر همسایه

        شعری از

        آروین محمدی

        از دفتر شعرناب نوع شعر موج نو

        ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۳۷۴۰
          بازدید : ۴۶۳۸   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آروین محمدی
        آخرین اشعار ناب آروین محمدی

        صدای ارسالی شاعر:
         
        از بخت خوشم
        زیباترین دختر دِه... 
        همسایهٔ ما بود
         
        مادر بزرگم همیشه می گفت:
        به عمرم
        دختر به این زیبایی ندیده ام
        نژادش با ما فرق می کند! 
         
        خدا اورا آفریده
        تا بدانیم
        خودش چقدر زیباست...
         
        وقتی فهمیدم
        خوش بخت ترینم
        که اولین کثرتِ 
        تپش قلب دختر
        برای من بود 
         
        صبحِ زمستانی سرد... 
        وقتی داخل کوچه دیدمش 
        یواشکی زیر لب گفت:
         
        دلم برایت تنگ شده
        شب، وقتی همه خوابند؛ 
        بیا جلوی درِ خانه... 
         
        دلخوشی بی اندازه ام را...
        کولاک برف 
        به نگرانی بدل کرد... 
         
        هرلحظه دعا می کردم 
        تا آخرای شب هوا خوب شود 
         
        کولاک ماندُ... 
        گفتم دخترک زیبایم 
        نمی‌تواند بیرون بیاید...
         
        ناامیدوارانه
        بیرون رفتمُ... 
        وقتی فهمیدم 
        چراغ هایشان خاموش است؛
        جلوی در ایستادم 
         
        همین که صدای نفس هایم را شنید... 
        در را آرام و ترسان باز کرد
         
        خیالش را راحت کردم 
        که کسی داخل کوچه نیست
         
        از در بیرون آمد... 
         
        از لپ های سرخُ
        سروروی سفیدش از برف 
        فهمیدم زیادی منتظر بوده
         
        بعد از سلام و احوالی... 
        از دیدنش 
        حسی رویایی گرفتم
         
        سرم را پایین انداختمُ
        با خجالت بسیار گفتم:
        لپ هایت چه زیبا قرمز شده... 
        جای بوسه ام 
        روی آن نمایان است
         
        گفت
        پس ببوسش...
         
        سرم را بلند کردم
        مژه های یخ زده اش را 
        با انگشتانم پاک کردمُ...
        ... 
        لپ قرمزش را بوسیدم... 
         
        خجالت
        چقدر به صورتش می آمد! 
         
        به خانه برگشتم... 
         
        هر کاری می کردم 
        از وفور لذت 
        خوابم نمی برد 
         
        کاغذ و قلمی را برداشتمُ...
        گفتم
        امشب را گرچه 
        هرگز فراموش نمی کنم
        اما
        شاید او فراموش کند... 
         
         
        [ و این بود که من... شاعر شدم ] 
         
         
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دیروز
        درود بزرگوار خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        ۲ روز پیش
        زیبا
        وبردل نشست
        هزاران درودتان باد
        شاعرگرامی
        خندانک خندانک خندانک
        پیام مفخم
        دیروز
        با سلام ، زیبا بود اما بیشتر مرا یاد بچه های آلپ انداخت ، نمیدانم در فرهنگ روستای ما این کلام تبلور هم ذات پنداری خواهد داشت یا خیر
        اما در قامت آرزوهای انسانی هیچ چیز ناشدنی نیست
        یاد مطلبی افتادم که گویا آفریننده سوپرمن برای او سرعتی فراتر از سرعت نور تصور کرده بود و دانشمندی به او می گوید این فرض حرکت بیش از سرعت نور ناشدنی است . خالق سوپرمن پاسخ گفت : شاید در دنیای شما ناممکن باشد اما در دنیای تصورات من شدنی است ... دانشمند جواب او را قانع کننده یافت ......
        کاغذ و قلمی را برداشتمُ...
        گفتم
        امشب را گرچه
        هرگز فراموش نمی کنم
        اما
        شاید او فراموش کند... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دیروز
        درود تان باد گرامی
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1