سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 ارديبهشت 1404
  • روز ملي كارآفريني
  • روز بزرگداشت شيخ بهايي
25 شوال 1446
  • شهادت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام، 148 هـ ق
Wednesday 23 Apr 2025

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

    چهارشنبه ۳ ارديبهشت

    اغنیة الفراق / ترانه ی جدایی عربی و فارسی

    شعری از

    جاسم ثعلبی (حسّانی)

    از دفتر قهر سرنوشت نوع شعر ترانه

    ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۲ ۱۹:۰۳ شماره ثبت ۱۹۰۳۲
      بازدید : ۷۷۵   |    نظرات : ۷

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    اغنیة الفراق / ترانه ی جدایی عربی و فارسی

    سه بیت اول مقدمه است و به سبک و وزن ترانه عربی سرودم

    یلغادرتنی غفل ارجوک حاچینـــی

    بلیل اون وانتحب او ذچرک یبچّینی

    ***

    شوفتک بس بلصور او تذکار گعداتک

    مرسومه بس بلگلب الوان ضحکاتک

    ***

    ما حسبت بلوکت یفرگنه للتـالی

    خالی مکانک علی یلبلثمن غالی

    ***

    ارید انظم قصید او اکتب اشعار

    علی الماعنده ذات او عایف الدار

    محتامه الولیهه ، الدار اسمع حچیهه

    ما تقبل عذر مشتعله بلنار

    ***

    اتربنه ابحضنهه ایام واسنین

    او شالتنه ابالمهه او محنه ناسین

    او سهرت لیل وانهار ، او ضل ابگلبی تذکار

    اذا مسهه الدهر دم تهمل العین

    ***

    شلت الدار غربه او مالک امعین

    او گصاک الزمن گص السچاچین

    لیش الواشی جرک ، وین اندفن سرک

    الم فرگاک دگ ابگلبی رمحین

    ***

    من یوم الشلت ما عندی راحه

    الگلب مشغول بفکاره او نیاحه

    بعدت ابعید عنّی ، او سلبت الروح منّی

    وین التجی ما عندی استراحه

    ***

    معنی:

    ای در سفر گم شدی جانا بگو دردت

    شبهای برفی زده امشب بگو سردت

    ***

    دیدنت در یای غم یاد آوری کرده

    در قلب و جانم تویی دلپروری کرده

    ***

    امّا زمانه زده راهِ جدایــــــی را

    جای تو خالی شده از پر صدایی را

    ***

    دلم پای نگاهت شعری آموخت

    تو بی ذاتی برادر من دلم سوخت

    محتاجِ حضورت ، کم کن اون غرورت

    نبودت در دلم رو آتش افروخت

    ***

    در آغوشم ادب آموختی زود

    صداقت غم زده در ساحلِ رود

    تو شبها بی بهار است ، در خوابش خمار است

    اگر آتش بشی اشکم زده دود

    ***

    به غربت رفته ای بی یار و همکار

    زمانه جان تو زد تیغ غمبار

    چرا غفلت نمودی ، تو اون عاشق نبودی

    غمِ دوری زده در قلبِ من زار

    ***

    از اون روزی که تو رفتی مریضم

    چشم می خواست اشکش رو بریزم

    خیلی دور رفتی ، به من هیچی نگفتی

    کجا دلشاد گردم غم گریزم

    ***

    جاسم ثعلبی (حسّانی) 16/07/1392

     

    ۰
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    2