دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر مهدی خدایی (آیدین)
آخرین اشعار ناب مهدی خدایی (آیدین)
|
خواستم خدا را نقاشی کنم
کاغذ گفت :
در آینه بخند...
_________
چهارپایه
زیر دوپای من
می لرزید...
________
نان سفت
قسمتِ
سگ پیر....
________
شبنم
دوش آفتاب گرفت
زیر چتر ِ
برگ !
________
اسب تازیانه خورد
ولی حرمت نان را نشکست...
________
عقرب
نیش زد،
زبان گاو ِ مرده...
_________
اصطحکاک
هر چه بیشتر
سرعت کمتر.
شاید به همین خاطربود،
لحظه
عبور دلم
از کنار تو..
_________
خواستم احساسم را
در چند خط بنویسم
جا نشد !
قانع شدم ،
به گفتن :
حرفی ندارم...
.
پی نوشــت:
فکر بی عقـــیـده ، عَـقــده می شود...
.
مناجات گناهکارترین بنده:
.
خدایا !
روزی که به تفکر گذشت،
به غروب مکشان!
و
شبی را که بی عشق سر بر بالش نهادم
صبح نکن!
.
الهی !
مرگ من روز فراموشی توست
مرا تنها ،
با تن مگذار!
ای مهربانترین مهربان عالم...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.