يکشنبه ۲ دی
ای نگاهت... شعری از معین اردلان
از دفتر غزلیات نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۲ ۱۰:۱۱ شماره ثبت ۱۷۹۴۸
بازدید : ۷۴۰ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب معین اردلان
|
ای نگاهت کرده سرقت نور چشمان مرا
برده طاقت از دلم، این عاشق بی ادعا
ای که از حمیت عشق تو عقلم در به در
ای تو تنها عشق من، ای جان من بهرت فدا
ای نیاز وصل تو بند از وجودم ریخته
ای زتو دیگر نیاید از گلوی من صدا
این نیایش های من از بهر وصلت هر شبی
می رسد از دست انسان بر پری تا بر خدا
ناز بی پایان تو با درد بی درمان من
کرده چون بت بر من آن سیمین تن پاک تو را
گفتگوی هر شب من با تو در اوهام خود
گشته برهان تا شوم از جمع عاقل ها جدا
ای وجودت مایه ی سرمستی و آرام من
پیش تو حتی درون آتشم دارد صفا
عمق بحر عشق تو مجهول عالِم های شهر
عارفان هم از تو دیگر در بکندند آن ردا
بر معین دیگر نفوذ از مدعی ممکن نشد
گرچه گوید کل عشق او بود تنها ادا
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.