يکشنبه ۲ دی
|
آخرین اشعار ناب سايري (فاش)
|
این روزها سخت است به سختی برف های یخ زده ی خیابان
این روزها تار است به تاری تنفس شیشه های بسته
این روزها خاموش است به خاموشی
نگاه یخ بسته ی کودکی پشت پنجره ی اتومبیل بارانی
نگاهی مبهم وغمگین به انعکاس تجمل شهر
روی سنگ فرش خیس خیابان
این روزها شب ها نزدیک اند؛
ابرها ناقوس زن معبد خورشید اند
وستارگان چون ملازمان مطرود ماه
در حصار متزلزل لشکر ابر می رقصند
این روزها غم ها به اندازه ی صبح سحر خیزان طولانی ست
وشادی ها به اندازه ی شب عارفان کوتاه
این روزها خواهند رفت خواهند مرد...
و عاقبت در گورستان زمان به گور سپرده خواهند شد
درتنگنای لحد زمان فشرده خواهند شد
و تا قیامت عشق در جهنم ذهن
به عنوان "خاطره" محو حواهند شد!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.