سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        اشک

        شعری از

        رباب (آلاله )

        از دفتر آلاله نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۲ ۲۱:۰۳ شماره ثبت ۱۵۴۷۴
          بازدید : ۷۱۷   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رباب (آلاله )

        قطره قطره اشک از چشمم چکید بی صدا من گریه کردم کَس ندیـد بغض من آهسته ترکید از نــــهان خوابم آمد پرده بر پلــــــکم کشیـد هر شب این باشد بساط باطنــــــم روح غم را کبریا بر من دمـــــید گم شدم دریک نگاهی سوخـت دل سالها گشتم به دنبالش ،که دیـــــــد هر کسی آمد چوپرسیـــــــــدم زاو گفت گویا رفته بازاری خریـــــــد این دل اورا در نهان جا کرده بود در دیارش دل بلرزید همچو بــــید من ندانستم چرا اینگــــــــــــونه ام عاشقی بودم دلم راحت پریـــــــــد هیچ کس همچون دلم غصه نخورد یار در خانه ولی دل سوی شیــــــد تا توانستم شریکی خوش شــــــــدم مادری کز غم جگر را می جــوید گر شریکم مونسم میشد چه غـــــم بغض من هر روز بر دل می خـزید بر زمینی خشک من باران شــــدم مار قسمت عاقبت دل را گـــَـــزید درد زهرش میکشد ما را ز جــان کوبیارد نوش دارو آن مُریـــــــــد درد عشقش در نهانم سوز داشـت کس نگفتم عاشقم میشد یزیــــــــد یک نفر نامم نهاد اسطـــــوره ای یا که شاید یک کنیزی زر خــرید من ندانستم چرا باشم چــــــــــنین بین غمم را گشته بر جانم مزیــد در بهشتی نام عشقم یاد شــــــــــد گو که بی مغزم ، شماها عاقلیــد گر مثَل گویم چنین است حال من بین گلها یار دیدم خار چــــــــــید میکنم شکری به درگاهش ولـــی بی صدا شد هر که این وصفم شنید گر سکوتم بشکنم واعظ شــــــــوی در درونم بشکنم ساکت شــــــــوید! این رباب است زخمه بر دل میزند اشک دل دیدی که چشمـــانم درید گر جهانی را دهی صاحب شـــوم من نخندم تا که آن یارم دهیــــــــد ......................................... هق هقم را به سحر شب نــشنید غصه ام را به خدا لب نــــشنید شیشه ی نازک دل زود شکست یک شکایت ز دلم رب نشــــنید
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4