جمعه ۲ آذر
جنون شعری از منان حقيقي
از دفتر هوايِ حوا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۲ تير ۱۳۹۲ ۰۸:۱۱ شماره ثبت ۱۴۷۱۸
بازدید : ۶۹۹ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب منان حقيقي
|
حالي دلم گرفت از هرچه هست و نيست
انگار كه دلم ديوانه ي كسي ست!
هر روز آتشي تازه به دل نهان
هرشب بحال دل بايد كه خون گريست
خرم دل آنكه زود برچيد دامنش
از سفره ي كسي كو را هوس بسي ست
ما را هوس تويي ما را مران زخويش
آخر گناهِ ما پاي دلِ تو چيست؟!
از چشم هاي تو سخت است بگذرم
با آنكه مي رسد فرمان ايست! ايست!
من با توام تورا پنهان نمي كنم
عمري نمي شود با يك بهانه زيست
ما را جنون و تو خون دل آبروست
فرقي نمي كند هردو ز بي كسي ست!
حالا بيا ببين، حالِ مرا بگو
در پايِ دار عشق افتاده ي تو كيست؟
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.