
1
قشنگترین لبخند من روزت رسیده🌸
نگاه کن و خودت ببین رنگ سپیده🌸
نگاه کن و منو ببار ستاره بارون🌸
همراه بکن درخشش ماه رو باهامون🌸
دستی بکش بازم به این دل نیازم🌸
دور کن غبار دلمو دختر نازم🌸
صدام بکن با اوج امواج ظریفت🌸
فدای رنگین کمون حس لطیفت🌸
بشین کنارم کُل دنیای امیدم🌸
تعبیر فالمو تو چشمای تو دیدم🌸
تولدت مبارک دختر ادیبهشتی قشنگم نگین جان🌸🌸🌸🌸
2
معلم هستم و شغلم یارم
کنارم دوستانی غَم گُسارم
به سالی ۳۰ بچه من باردارم
نگویی بنده از کارم زارم
چو جانم عاشقم بر جانِ آنها
که هستند کودکانم گوشوارم
جهانی است ، هرکودکِ مادر
جهانی را من اکنون پاسدارم
گَهی شادم کنند گَهی ملالت
به روشان شادمانی خواستارم
کلاسم دارد دو سه بیش فعال
قرار نمی گیرند ، من قرارم
بِه دنبال یکی چون دانه اسپند
به روی آتشم ، شرار بارم
خدا را شُکر با رنگین کمانی
زِ این نو باوگان ابر را سَوارم
چو زنگِ تفریح آمد زرد رویم
خودم را بی خیالی می سپارم
که شاید نتوان سیبی خریدن
برای کودکی چون خودِ زارم
گهی با هم به سِیر آسمانیم
گهی آنها گُلاند ، بنده خارم
تساوی می کنیم کسری ناکوک
که نیست نابرابری ، در مدارم
زمان رامی کِشیم برغُلُ زنجیر
زمستان می کُشیم پای بهارم
وبلدرچین دلش بیغصه دردرس
که دهقان بود مردِ فداکارم
زمستان ، ریزعلی تکرارمی شد
نترسید بچه ها که من کنارم
بِه دستِ من دهید دستانتان را
من از بی شُما بودن در فرارم
بیا با هم تا خانه مشقِ بازی
که با مشقِ شما آموزگارم
3
آمدم با یک بغل دلواپسی
آمدم ای یار کوچک پایه ام
آمدم اما به پشت درب سبز
واگذاشتم دغدغه دلواپسی
پشت این دیوار باریک باج باز
کودک مشغله ام را ساعتی
تا نیاید ناگهان
آن کودک شر چموش
در حریم میزهای رنگ رنگ
تا نیاید خط زند بر فکرتان
مشق هاتان خط خطی
و بی خروش
سرخ کردم صورتم از بس تهی
سبز کاشتم بین راه پای امید
از زمخت کوچه بازار آمدم
نم نمک آوردم یک لبخند خشک
جان من !ناقابل است خرده مگیر
جیب من اندازه ی آن تاب داشت
روزتون مبارک
تولد دختر گلتونم مبارک
اشعار هم زیبا و دلچسب هستند
هنوز یه ذره هم امشب نخوابیدم🙈 فکرم خیلی مشغوله
چشام از بیخوابی درد گرفته
گفتم حالا که نخوابیدم برای شما کامنت بذارم
شاد باشید