چهارشنبه ۲۹ اسفند
|
دفاتر شعر راحله حصارکی (راحیل)
آخرین اشعار ناب راحله حصارکی (راحیل)
|
دستانم
دستانت را
دست در دست
در دستانش دید
دستت رو شد
دستت را خواندم
با دست پر ، از حیله
دست و دلبازی کردی
روحم را
دستی دستی
دستاویزِ
دلِ دست و پا چلفتی ام کردم...
تردستی کردی
برای بردن دلم
با دست پس زدی
با پا پیش کشیدی ام
هنوز دست نویس هایت
بوی عشق می دهند
افسوس
یک دست صدا نداشت
آلت دستت شدم
دست از پا خطا کردی
دیگر دست و پا گیرت نمیشوم ...
دست خوش
دست پیش گرفتی
و حق مرا
به ناحق
کف دستم گذاشتی
بویی نمی داد کف دستانم
دست و دل بازی کردی ، مکار چیره دست
دست رنج مهربانی ام
تهی دستی نبود ...
مثل کودکی بی دست و پا
دست و رو نشُسته
گم کردم
دست چپ از راستم را
با دستی درازتر از پا
و دستی در حنا
دست بسته
پشت دستم داغ شد
نبود دست نوازشی
برای التیامم
پس آب پاکی ، بر دستم ریختند...
دست پاچه نشو
دستبند یادگارت را
دست نخورده
لای دستمال و دستکشِ
دست چین
روزهای عاشقی ات گذاشته ام
عشقم را
دست انداختی
به احساسم
دست درازی کردی
دست کشیدی از من
هم دست رغیب شدی
امان از دستان بی نمکم ...
دست راستت
زیر سرم دنیا
دستم را
به خاکستر بزن
تا دست پر خیرت
سیرابم کند
از نچکیدن آب ، از دستانش
آهای روزگار
یادت باشد
دست به عصا آمدی
تا دست پختت را
به کامم تلخ کنی
دست مریزاد
دست پرورده غمم کردی
دیگر دست از سرم بردار ...
دست و پنجه نرم کرده ام
تا با دستان خالی
دستمزد قلبم را داده
و دست گیر
دل شکسته ام باشم
خواهم رفت از این دسترس
و به دست باد می دهم
عشق دروغینت را
دست دست نکن
برای دست خدا سپردنم
می خواهم این بار
دست روی دست بگذارم
بسیارند
دست های بالای دست
می سپارمت
به دستان تقدیر
و تماشا میکنم از دور دست
به دست و پا افتادنت را
دستگیرت خواهد شد
که از هر دست بدهی
به دستانت بر خواهد گشت ...
#به نظرم کار نو و جدیدی اومد تا هر پسوند و پیشوند و ضرب المثل که با دست همراه هست در یک متن که بهم مربوط بشوند با کمی تغییر جا بدهم ، شاید یکم طولانی شد ، تقصیر من نبود تقصیر دستم بود 😅
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
قلمتان نویسا
بمانید به مهر و بسرایید